بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Victory به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه victory “پیروزی” زمانی که به عنوان اسم استفاده می شود بسیار شبیه به کلمه “win” است. رویدادهای ورزشی، جنگها و سایر اشکال رقابت معمولاً به نوعی منجر پیروزی برای یک طرف یا طرف دیگر میشوند:
- Jose lead his team to victory this season.
- Natalya loves the taste of victory.
- The people of Libya celebrated their victory over the fall of a brutal dictator.
- They couldn’t relax until the victory was certain.
- Victory will be mine.
- ژوزه در این فصل تیمش را به پیروزی رساند.
- ناتالیا طعم پیروزی را دوست دارد.
- مردم لیبی پیروزی خود بر سقوط یک دیکتاتور بی رحم را جشن گرفتند.
- آنها تا زمانی که پیروزی قطعی نشده بود، نتوانستند آرام بگیرند.
- پیروزی از آن من خواهد بود.
وقتی این کلمه به صورت صفت باشد، victorious «پیروز» می شود.
- It was a tough match, but in the end our team was victorious.
- Once the battle concluded, the victorious army did not harm the people of the city.
- The victorious team claimed the trophy.
- بازی سختی بود اما در نهایت تیم ما پیروز شد.
- پس از پایان نبرد، ارتش پیروز به مردم شهر آسیبی نرساند.
- تیم پیروز جام را از آن خود کرد.
فردی که برنده می شود یک victor “پیروز” است:
- It was a tough fight, but it was obvious to all who the victor was.
- To the victor go the spoils. (This is an expression. It means that the person or the group that wins a competition or a battle gets the material things that go along with a win.)
- مبارزه سختی بود، اما برای همه مشخص بود که پیروز کیست.
- غنایم به سوی پیروز می رود. (این یک عبارت است. به این معنی است که شخص یا گروهی که در یک مسابقه یا نبرد پیروز می شود، چیزهای مادی را که همراه با برد است، دریافت می کند.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.



