معنی کلمه Warm به فارسی با چند مثال

بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Warm به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه warm “گرم” برای دماهای معمولاً بین 60 تا 80 درجه فارنهایت (15 تا 26 درجه سانتیگراد) استفاده می شود. با این حال، حس گرم بودن می تواند بسته به فرد متفاوت باشد.

1. In the northern United States, it’s warm in the late spring, the summer, and the early fall.
2. On a warm summer evening, it’s enjoyable to go for a walk.
3. Most people prefer warm weather to hot weather or cold weather.
4. Does it feel warm in here, or is it just me?

1. در شمال ایالات متحده، در اواخر بهار، تابستان و اوایل پاییز گرم است.
2. در یک عصر گرم تابستانی، پیاده روی لذت بخش است.
3. اکثر مردم هوای گرم را به هوای گرم یا هوای سرد ترجیح می دهند.
4. آیا اینجا گرم است یا فقط من هستم؟

می توانید از کلمه “warm” برای افراد یا چیزها استفاده کنید:

1. Her forehead feels warm. I think she has a temperature. (She’s probably getting sick.)
2. We like to eat bread when it’s warm.
3. A warm house is a good thing to come home to on a cold winter’s day.
4. People keep warm by wearing a lot of heavy clothes in the winter.
5. Mary has a warm personality. (warm = nice)
6. She gave her friend a warm smile.

1. پیشانی او گرم می شود. فکر کنم دمایش زیاده (او احتمالاً بیمار می شود.)
2. ما دوست داریم وقتی نان گرم است بخوریم.
3. یک خانه گرم چیز خوبی برای بازگشت به خانه در روزهای سرد زمستان است.
4. مردم با پوشیدن لباس های سنگین زیاد در زمستان گرم می شوند.
5. مریم شخصیت گرمی دارد. (warm = خوب)
6. لبخند گرمی به دوستش زد.

همچنین می توان از “warm” به عنوان فعل استفاده کرد:

1. You can warm food in a microwave.
2. You can warm your hands near a fire.
3. People of Brazil are warming up to the prospect of hosting the summer Olympic games. (warming up = getting used to, perhaps even looking forward to something)
4. It’s a good idea to warm up before you do a lot of exercise, play sports, or perform music. (warm up = stretch the muscles in your body)

1. می توانید غذا را در مایکروویو گرم کنید.
2. می توانید دستان خود را در نزدیکی آتش گرم کنید.
3. مردم برزیل در حال آماده شدن برای میزبانی بازی های المپیک تابستانی هستند. Warming up = عادت کردن، شاید حتی منتظر چیزی)
4. این ایده خوبی است که قبل از انجام ورزش زیاد، ورزش یا اجرای موسیقی، بدن خود را گرم کنید. (warm up = کشش عضلات بدن شما)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع می‌شوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.

fr-article-ad-3b