بیایید امروز یک کلمه جدید انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Wave به فارسی با مثالهای کاربردی
می توانید از کلمه “wave” به عنوان اسم یا فعل استفاده کنید.
wave (اسم): هنگامی که یک حرکت بزرگ آب به سمت خط ساحلی فشار می آورد، با نزدیک شدن به خشکی بزرگتر می شود:
- Here comes a big wave!
- Many people are attracted to the sound of waves crashing against the shore.
- It’s very difficult to swim against the waves.
- اینجا یک موج بزرگ می آید!
- بسیاری از مردم جذب صدای امواجی هستند که به ساحل برخورد می کنند.
- شنا کردن در برابر امواج بسیار دشوار است.
wave (اسم): چیزی یا کسی حرکتی ایجاد می کند که منجر به حرکت های بزرگ و متراکم افراد یا اشیا می شود.
- The candidate is enjoying a sudden wave of popular support.
- A wave of customers entered the store in the late afternoon.
- Waves of baseball fans arrived at Wrigley Field on the el.
- The wind sends waves through a field of grain.
- این نامزد از موج ناگهانی حمایت مردمی برخوردار است.
- در اواخر بعد از ظهر موجی از مشتریان وارد فروشگاه شدند.
- موجی از طرفداران بیسبال به میدان Wrigley در el.
- باد امواج را از میان مزرعه غلات می فرستد.
wave (اسم یا فعل): شخصی از دست خود برای نشان دادن سلام یا جلب توجه استفاده می کند
ساده | گذشته | فعل ماضی |
wave
دست تکان داددن |
waved
دست تکان داد |
waved
دست تکان داده |
- They waved at us. (verb)
- They gave us a wave. (noun)
- We waved back at them. (verb)
- We gave them a wave. (noun)
- برایمان دست تکان دادند. (فعل)
- به ما موج زدند. (اسم)
- برایشان دست تکان دادیم. (فعل)
- ما به آنها موج زدیم. (اسم)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
برای مشاهده لیست تمام کلماتی که با حرف A شروع میشوند، به صفحه کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A مراجعه کنید. برای مشاهده فرهنگ لغت انگلیسی های کافه، به صفحه کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.